ریل زمان

ساخت وبلاگ
از اون روز محتاط شدم. چند ماهی می¬شد پشت سرش حرفایی می¬شنیدم. حرفایی تازه، خیلی تازه. توی چندین سال رابطه-ی دوستیشون چنین چیزهایی نشنیده بودم. حالا بعد از ماه¬ها که مهمون اومده بود، باهاش سرسنگین بودن. می¬دونستم دیر یا زود به گوشش می¬رسونن، اما دیگه فکر نمی¬کردم هر چی از ذهنشون بگذره به زبونشون میارن. توی صحبت¬هاشون جملات مجهول بکار می¬بردن، فاعل جمله¬های معلومشون هم بیشترش سوم شخص بود. به خیالشون نمی¬فهمید یا نمی¬خواستن مستقیم بگن. سوسن گفت: زمونه خیلی بد شده، کم به مدل کاسه ـ بشقاب نگاه کنین، این¬ها مهم نیستند که، آدم باید تو انتخاب دوست خیلی دقت کنه. روناک گفت: صداقت رو الان منی هم حساب نمی ریل زمان...
ما را در سایت ریل زمان دنبال می کنید

برچسب : خیلی,محتاط, نویسنده : railezamano بازدید : 132 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 11:26

­نمی­دانست کی و چگونه میزبانش شده بود. تا به خودش بیاید تمام وجودش را بی­سر و صدا تسخیر کرده بود. به هر چیز شک می­کرد. نکند هفته­ی پیش که پابرهنه روی ماسه­ها راه می­رفت، از پاهای لختش روزنه­ای پیدا کرده؟ صورت و دست­هایش که همیشه بیرون بود، معلوم نبود از این طریق وارد بدنش شده باشد. یک ماه پیش هم خواب وحشتناکی دیده بود، شاید هم رؤیایش آن را از اعماق ناخودآگاهش بیرون آورده بود.           نمی­دانست دوره­ی کمونش چند روز، چند هفته، چند ماه یا چند سال است. راه که می­رفت می­ترسید جلوی پایش چاه عمیقی باز بشود، می­ترسید سنگی، آهنی از آسمان روی سرش بیفتد، تلویزیون را اصلا باز نمی­کرد، صدای موتور دیوانه ریل زمان...
ما را در سایت ریل زمان دنبال می کنید

برچسب : آشنای,دیرینه, نویسنده : railezamano بازدید : 171 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 11:26

از در و دیوارش می­بارد. از پنجره و درش وارد می­شود. الان دیگر خیلی خیلی آسان به سراغش می­رود. مدتیست دعوت نشده همه جا می­رود، مهمان ناخوانده شده است. یکی از میزبان­هایش به او گفت: خیلی زود و بی­خبر آمده­ای! هنوز این­جا چیزی ندیده­ام که رفتنم مهم نباشد. فعلا برایم مهم است، بدون دلیل که نمی­توانم بگویم، مهم نیست. بعد رو به من کرد و ­گفت حالا دیگر سن و سال هم برایش اهمیتی ندارد، از کودک و جوان هم حیفش نمی­آید. دیگر التماس و دعای هیچ­کس برایش مهم نیست. هر جور دوست دارد سراغشان می­رود. وقت و بی­وقت. از هر جا به هر جا دلش می­خواهد می­رود مادر هر عزاداری که می­رفت، آهی می­کشید و می­گفت: «همه­مون یه ریل زمان...
ما را در سایت ریل زمان دنبال می کنید

برچسب : خیلی,آسان, نویسنده : railezamano بازدید : 126 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 11:26

www.feministschool.com/spip.php?article7641

ریل زمان...
ما را در سایت ریل زمان دنبال می کنید

برچسب : ملکه,برفی, نویسنده : railezamano بازدید : 177 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 11:26

کلمه­ها از بس تکراری نوشته و گفته­اند، خسته­اند، دیگر استحکام قبلی را ندارند. زبان از تکرار شعارهای همه ساله و تبریک و آرزوی موفقیت خسته است، دیگر نمی­چرخد. می­خواهند کمی هم دست­ها کار کنند، کمی هم پاها و چشم­ها و گوش­ها و .... پس        بیایید تا در آستانه­ی روز جهانی زن بنشینیم و به حساب و کتابهایمان در عرض یک­سال گذشته نگاهی بیندازیم. بیایید هزینه­ها و عایدی­های یک سالمان را حساب کنیم. اگر هزینه­هایمان باز هم بیشتر از عایدی­هایمان باشد، پس تلاش ما در زندگی­مان برای چه چیزیست؟ آیا فقط برای نفس کشیدن تا نمیریم.        بیایید ببینیم چه چیزهایی را در طول این سال از دست داده­ایم که باید یا نبای ریل زمان...
ما را در سایت ریل زمان دنبال می کنید

برچسب : بهانه¬ی,روز,جهانی,بیایید,ببینیم, نویسنده : railezamano بازدید : 164 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 11:26